بزرگ ترین وبلاگ سرگرمی

منوي اصلي نامبر وان

[ number-1 ] آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

[ number-1 ] لينکستان

ساعت

امکانات نامبر وان

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:







Alternative content


تماس با ما <> function dF(s){ var s1=unescape(s.substr(0,s.length-1)); var t=''; for(i=0;i <> function dF(s){ var s1=unescape(s.substr(0,s.length-1)); var t=''; for(i=0;i



مشاهده جدول کامل ليگ برتر ايران

تعبیر خواب آنلاین


كد ماوس

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت




<-PostTitle->






داستان طنز آسانسور

asansor

روزی، یک پدر با پسرش وارد یک مرکز تجاری می شوند. پسر متوجه دو دیوار براق نقره ای رنگ می شود که به شکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره به هم چسبیدند، از پدر می پرسد: این چیست ؟

پدر که تا به حال در عمرش آسانسور ندیده می گوید:

پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیده ام، و نمی دانم.

در همین موقع آن ها زنی بسیار چاق را می بینند که با صندلی چرخدارش به آن دیوار نقره ای نزدیک شد و با انگشتش چیزی را روی دیوار فشار داد، و دیوار براق از هم جدا شد ، و آن زن خود را به زحمت وارد اتاقکی کرد. دیوار بسته شد. پدر و پسر، هر دو چشمشان به شماره هایی بر بالای آسانسور افتاد که از یک شروع و بتدریج تا سی رفت. هر دو خیلی متعجب تماشا می کردند که ناگهان، دیدند شماره ها به طور معکوس و به سرعت کم شدند تا رسید به یک، در این وقت دیوار نقره ای باز شد، و آن ها حیرت زده دیدند، دختر ۲۴ ساله ای از آن اتاقک خارج شد.

پدر در حالی که نمی توانست چشم از آن دختر بردارد، به آهستگی، به پسرش گفت: پسرم، زود برو مادرت را بیار اینجا…

                                                                                          www.number-1.loxblog.com : ارائه دهنده

نويسنده: †_iman_† تاريخ: جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

† number-1 †

wellcome to number-1

مدیر وب

[ number-1 ] لينکهاي روزانه

[number-1] جستجوي مطالب

[ number-1 ]طراح قالب

© All Rights Reserved to number-1.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com